دوتارفیق بودن همیشه باهم می رفتن شراب می خوردن

یکیشون میمیره چندوقط بعداون یکی میره میخونه به ساقی می گه

دوپیک بریزساقی میگه چرادوتا؟میگه یکی واسه خودم یکی برای رفیقم

یک سال بعددوباره میره میخونه میگه ی پیک بریزساقی میگه

رفیقتوفراموش کردی؟

میگه نه خودم توبه کردم اینومیخورم به یادرفیقم

سلامتی تمام روفقا

به سلامتی پسری که وقتی دید دوست دخترش ساده اس

گولش نزد بلکه یادش داد چطور از پسرای دیگه گول نخوره ...

دلتنگت هستم ‎
حیف که نمیدانی دلتنگی چیست‎
حیف که نمیدانی نبودنت چه دردی دارد ‎
حیف که نمیدانی وقتی هوای بودنت به سرم میزند ‎
غم نبودنت چگونه برقلبم چنگ میزند ‎
میدانی ؟‎
دوستت دارم ‎
واین حس گره خورده درگلویم نفسم را بند می آورد ‎
وتو نیستی تابگویم ‎
ونفس راحتی بکشم بعدازتکرارهردوستت دارم ‎
*بـــــــ*اران*‎

جیره ی سیــــــــگارم را بدهید

و تنهایم بگذارید . . .

من در تیمارستانی

قصــــــــــــــــدِ شورش دارم !

هر از گاهی واس ِ آروم شدن

باید بغض کرد ...

یه گوشه نشست و

بلــــــــــند بلــــــــــــند سیگار کشید ./

بگم سلامتی چی ؟..

اها سلامتی روزگار ک پیرم کرد ؟

سلامتی زندگیم ک هیچ جوره باهام راه نیومد؟

سلامتی عشقم ؟؟ ک ندارم ..

سلامتی دل بزرگ و شکسته شدم

ک هزار تیکه شده ؟

سلامتی چشمام ک یکیش اشکه یکیش خون ؟

سلامتی آدمای اطرافم ؟ک هیچ کدوم دوسنم ندارن !

سلامتی چی ؟؟؟

آها میگم ب سلامتی قبرم ک با همه

بد بختیام بلاخره ی روز

تمام وجودمو در آغوشش میگیره..

هـمـــدم تنهــــــــــایی مـــــــن سیگــــــــــــــار

سیگـــــار بعدی رو روشن میکنم

كـــــــامي از لبـــــــش ميگیرم

به جای لبهایی که چندیست نبــوسیده ام

انگشتانم بوی تند سیگـــار میگیرند

همــــون انگشتانی که همچو بـــاد

جنگل مــوهــای تـــورو نــوازش میکردند

دیگر این انــدام سوزان تو نیست که مرا احاطه کرده

دود سیگـــار است و بــــــــس . . .

سیگــارم که به آخـــــر میرسد

لبـــــم را میسوزاند مانند بوســه ای

که تو هنگام خداحافظی به آن تقدیم کردی . . .